مردم ایران و فارسیزبانان با مفهوم تحویل سال که همزمان با آغاز هر سال خورشیدی و فصل بهار صورت می پذیرد، آشنا و مأنوس هستند و این دو واژه، خاطرات بسیاری را در قلوب و اذهان آنها زنده نموده و زمینه ساز آمادگی و حرکت برای ایجاد و بهره وری از فرصت های بهتر می شود.
این اهتمام به تحویل سال، بخشی از فرهنگ و رفتار ما شده است، چرا که با هدف غایی خلقت و آفرینش انسان که همان شناخت ذات هستی و درک حقیقت وجود و عظمت حق تعالی است و نیز یقین به حیات پس از مرگ و زنده شدن مردگان, سنخیت داشته و این توجه به کمال نهایی، انسان را به تکاپو وامی دارد تا آخرین لحظه حضور در این دنیا، دست از تلاش برندارد.
در این مسیر,گام برداشتن در راه حقیقتجویی و حقیقتیابی رابطه معناداری با انتخاب منابع شناخت، راهنما، راهبر و ویژگیهای مسیر دارد و قرآن کریم دو منبع ارزشمند را در این زمینه ـ که فطرت انسانی نیز به آن اذعان دارد ـ به ما معرفی مینماید؛ که تفکر در شگفتی های جهان خلقت و وجود خود انسان است؛ «سنریهم آیاتنا فیالافق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق؛ ما به زودی آیات و نشانههای خود را در آفاق هستی و جانشان نشان خواهیم داد تا برایشان آشکار شود که او حق است.»
و البته باید توجه داشت که مهمترین امکان در بهرهبرداری از این دو منبع تفکر است؛ تفکر یعنی طرح پرسش و مسأله از آنچه در وجود ما و پیرامون ما میگذرد. هر چه پرسش عمیقتر و دقیقتر باشد؛ فهم بهتر و آسانتر خواهد بود. لذا بیجهت نیست که قرآن همواره انسانها را دعوت به تفکر در دو عالم خلق و امر کرده است: «افلاینظرون الیالابل کیف خلقت و الیالسماء کیف رفعت و الیالجبال کیف نصبت و الیالارض کیف سطحت»؛ چرا مردم به چگونگی آفرینش شتر، برافراشته شدن آسمان، قرار گرفتن و میخکوب شدن کوهها و گسترده شدن زمین نمینگرند؟
خداوند متعال برای تذکر و هدایت انسان، تفکر در عالم طبیعت را نیز درکنار عالم معنویت منظور کرده است، چرا که با تفکر در عالم خلق به رازهای عالم امر میتوان پی برد و این دریافت گاهی از یک نشانه کوچک در عالم هستی نصیب انسان میشود. به قول سعدی علیهالرحمه:
برگ درختان سبـز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
و گاهی نیز با نگاه جامع به چرخ حیات و طبیعت حاصل می شود:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
در این بین تحویل سال از جمله نشانههای جهان هستی است که با خود درسها، رازها و عبرتهایی از جنس انفسی و معنوی دارد و مهمترین پیام آن درس تغییر و تحول و حرکت به سمت جلو، همراه با بازتولید و بازآفرینی است و سکون، درجا ماندن، تحرک نداشتن، به استقبال تحولات نرفتن و نو نشدن، در جوهر طبیعت و هستی وجود ندارد. لذا بهار، فرصت دیدن روییدنها و شکفتنها و شنیدن نسیم بیداری است تا تحولات را درک و باور نموده و بهترین کار که غنیمت این وقت است را در پیش بگیریم:
تا توانی مـده از کف به بهار ای ساقی
لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی
نوبهارست و گل و سبزه و ما عمر عزیز
میگذاریم بـه غفلت مگذار ای ساغی
حال با وزیدن نسیمی روح افزا از کوی یار، نوید آمدن بهار دیگری به گوش می رسد که با شکفتنیهای خاص خود، روحنواز و دلآرام است و دریچههای بهشت را در این دنیای خاکی به روی انسان میگشاید.
این بهار نیز فصلی کامل است از رویش و بالندگی و تعالی که از رجب با آهنگ تخلیه از خودیتها شروع میشود و در شعبان با تحلیه به زیورها و آرایههای معنوی ادامه مییابد و در نهایت با تجلیه ارزشها و فضایل معنوی در رمضان؛ ماه میهمانی خدا به بار مینشیند و اوج درک و احساس شمیم روح افزای آن، شب قدر است و نویدبخش تحویل حالی نیکو.
براستی شب قدر لحظه بازشناسی هویت روحانی آدمی با مدد پروردگار و
همراهی فرشتگان و دعای اولیای الهی است. پس این بهار الهی را قدر بدانیم و
با عمل به برنامههای آن بر قدر خود بیفزاییم و حالی خوش برای یکسال مان
رقم بزنیم.
در مهمترین سند اسلامی و دینی ما یعنی قرآن کریم و در سوره قدر، شب قدر این گونه معرفی شده است:
۱ ـ شبی است که قرآن در آن نازل شده است.
۲ ـ شبی است که از هزار شب بهتر است.
۳ ـ در این شب فرشتگان به همراه روح (در آیات دیگر روحالامین) به فرمان خدا فرود میآیند.
۴ ـ شبی است که تا سپیدهدم شب سلام، شب سلم و سلامت است.
در سوره دخان نیز میخوانیم: «إنا أنرلناه فی لیله مبارکه؛ ما قرآن را در شب مبارک و پربرکتی فرستادیم؛ شبی که در آن شب به فرمان ما هر امر محکمی به صورت قاطع معین میشود». جمع این دو آیه این است که شب مبارک همان شب قدر است که فرشتگان با هر فرمان یا به تبع فرمان میآیند و هر امری به صورت محکم و قاطع مشخص میشود.
در سوره نحل نیز میفرماید: خداوند کسی است که فرشتگان را به همراه روحالامین میفرستد، بر هر یک از بندگانش که بخواهد برای دعوت به توحید و یکتاپرستی. اما قدر به چه معناست، برای قدر این معانی احتمال داده شده است: تعیین مقدرات و سرنوشتها برای یک سال یا بیشتر، روشن شدن اندازه هر مطلبی و حسابها به حکم قاطع، قدر یعنی ارزش و منزلت؛ بنابراین، شب قدر باید قدردانی شود، چون خیلی منزلت دارد و از هزار ماه بهتر است و قرآن در آن نازل شده است.
اما از نظر روایات منقول از پیامبر اسلام(ص) ائمه اطهار(ع) اینگونه به دست میآید که شب قدر در دهه آخر ماه رمضان و بین شبهای نوزدهم، بیستویکم و بیستوسوم است که در این شب، مقدرات یک سال تعیین میشود و بهترین اعمال در این شبها، پرداختن به عبادت، دعا کردن در حق خود و دیگران و توجه به خداوند متعال و معنویات بوسیله شبزندهداری، تفکر، محاسبه نفس، پاک کردن دل و روح از آلودگیها و آماده کردن روح و جان آدمی برای آینده و نیز وظایفی که خداوند متعال بر ما مقرر کرده است و در یک جمله، شب قدر، شب تحویل حال آدمی از خود به خدا، از نار به نور، از زمین به آسمان، از کثرت به وحدت، از الهه به الله و از شیطان به رحمن است که با انجام اعمال و غنیمت دانستن فرصت ها در این شب حاصل شده و به بار خواهد نشست؛ شبی است که اگر با محاسبات ـ ناظر به گذشته و اهتمام به آینده ـ برنامهریزی شود، بیگمان، در سرنوشت سالانه انسان تأثیر فراوان خواهد داشت؛ درست مانند شخصی یا سازمانی،که برای یک سال تحصیلی یا پژوهشی یا شغلی خود تدبیر مینماید.
حال اگر این محاسبات در دل شب همراه اشک و آه و توبه و دغدغه نسبت به گذشته و آینده و طلب مغفرت و آمرزش و دعا و توسل به اولیای خدا همراه باشد، آثار روحی فراوان به دنبال خواهد داشت و در سرنوشت دستکم یک ساله هر کس تاثیر بسیار خواهد افتاد و چه بسا یکشبه ره صد ساله را پشت سر گذارد.
انشاءالله و التماس دعا