حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی، سیاستمدار ۶۱ ساله اهل رفسنجان؛ از دانش آموختگان مدرسه حقانی است.
معاونت وزیر اطلاعات در دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی، وزیر کشور دولت آقای احمدی نژاد، ریاست سازمان بازرسی کل کشور در دوره ریاست مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی در قوه قضائیه و تصدی وزارت دادگستری در دولت آقای روحانی، کارنامه اجرایی و سیاسی او را شکل داده است و اکنون، مشاور رئیس قوه قضائیه و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران است.
نویسنده کتاب «مبانی نظری اندیشه سیاسی در اسلام» بر این باور است که اگر در تاریخ سیاسی کشورهای جهان بررسی شود، خواهید دید که هیچ نظام دموکراتیکی شبیه ایران نداریم.
آقای پورمحمدی حالا در کسوت دبیرعالی جامعه روحانیت مبارز تهران درصدد است تا با ایجاد روحیه وحدت و همدلی در نیروهای اصولگرا، زمینه لازم برای شکستن یخ فضای سیاسی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ را مهیا کند فضایی که به اعتقاد او بیشتر حاصل سرخوردگی اجتماعی از برخی انتخاباتهای گذشته است.
او تندروی، نداشتن انسجام، پایین بودن آستانه تحمل، فقدان درک مشترک از واقعیات، یکجانبه گرایی، برخوردهای حذفی و سلیقه ای، تخریب، خود محوری و بزرگ نمایی معایب و دستاوردها را از عوامل مهمی میداند که به مشارکت عمومی آسیب جدی وارد میکند.
این فعال سیاسی، تقویت اعتماد ملی و امید به آینده را مهمترین عامل ایجاد همبستگی و اعتماد ملی میداند و بر این باور است که در شرایط کنونی، تمام جناحهای سیاسی باید پیش از آن که در رویای برنده شدن جناح شان باشند باید درصدد تحقق پیروزی ملی برای کشور باشند.
این مطالب را بیشتر در مشروح گفتگوی اختصاصی خبرگزاری صدا و سیما با این کنشگر سیاسی بخوانید.
سوال: فضای عمومی انتخابات را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
پورمحمدی: در کشور ما بعد از انقلاب، سرنوشت مان با انتخابات و مردم گره خورده است یعنی جمهوری اسلامی بدون حضور مردم و مردم بدون حضور در صحنه انتخابات معنی و مفهوم پیدا نمیکنند.
این مطلب بسیار دقیق و عمیقی است، اما ما از قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ یعنی در روز ۱۲ بهمن همان سال وقتی که امام در بهشت زهرا (س) از تبعید بازگشتند فرمودند من به خاطر این که این مردم به من اعتماد کردند و من را قبول دارند و حرف مرا گوش میکنند، این مردم حتما از من میخواهند که برای سرنوشت شان تصمیم درست بگیرم، من دولت تعیین میکنم یعنی فرمودند به اتکای مردم و به خواست آنان چنین کاری میکنم؛ زیرا مردم، امام را برای این جایگاه قبول کردند.
پس از انقلاب هم امام (ره) فرمود همه چیز با حضور مردم شکل گرفته است و با حضور آنان باید ادامه یابد از این منظر که اگر میفرمود که الگوی اداره کشور باید جمهوری، حکومت اسلامی یا الگوی دیگری باشد، مردم حرفی نمیزدند، اما ایشان فرمودند حکومتی که ما میخواهیم براساس تفکر اسلامی و دینی پایه گذاری کنیم باید متکی به مردم باشد و میزان رای ملت است.
ما فکر میکنیم این حرفی سیاسی و بسیج کننده است و میخواهیم جلوی دنیا این طور عرض اندام کنیم که ما هم دموکراتیک و مردم سالاریم و میخواهیم مردم را به بازی بگیریم یا آنان را از خودمان راضی و خشنود کنیم و به اصطلاح با دیدگاههای متفاوت، همزیستی و همراهی داشته باشیم و بگوییم حالا دیگر دنیا این را میپسندد و برای پسند دنیا که انگشت نما نشویم و بگوییم ما هم دارای انتخاباتیم و مردم را دوست داریم و میخواهیم رای آنان را بگیریم؛ چنین جملهای گفته شده است، اما این طور نیست، امام (ره) با مردم صادق بود و براساس اعتقادات و یافتههای عمیق دینی اش سخن میگفت ایشان همواره میگفت "من فقط آن چه که اراده، خواست و دستور الهی است میخواهم در جامعه حاکم کنم و از خودم هیچ ندارم و از خودم هیچ نمیگویم" و آن چه گفتند مبتنی بر دین، معارف، احکام و فرهنگ دینی بود.
وقتی امام (ره) فرمودند "میزان رای ملت است" یعنی با اعتقاد، باور، فلسفه دینی، اصول فقهی، یافتههای قرآن و سنت، طبق دستگاه تعریف شده درون دینی و سنت علمی و دین متداول در حوزههای علمیه سخن گفتند.
امام بر اساس "میزان رای ملت است" در سال نخست انقلاب، پنج انتخابات بزرگ برگزار کرد؛ این شاهکار انقلاب اسلامی و بزرگترین حرکتی است که امام (ره) آغاز کرد و خوشبختانه به یمن روشن بینی و نگاه بسیار عمیق، اصیل، دینی و زمان شناسانه مقام معظم رهبری تا کنون ادامه داشته است.
امام (ره)، انتخابات جمهوری اسلامی، خبرگان قانون اساسی، رای به قانون اساسی، انتخاب رئیس جمهور و انتخابات مجلس را در یکسال برگزار کرد.
مردم اصلا باور نمیکنند ما هم که در آن زمان بودیم باور نمیکنیم جوانان ما که اصلا نمیتوانند حس کنند.
هیچ جای دنیا نداریم که سال نخست انقلاب شان حتی یک انتخابات برگزار کننداصلا هیچ جای دنیا نداریم که سال نخست انقلاب شان حتی یک انتخابات برگزار کنند سالها طول کشیده است که به تدریج مردم را آماده کردند که بیایند پای صندوق رای و مثلا بگویند انقلاب را میخواهند به سیستم شناخته شده منتخب مردم و قانون اساسی تبدیل کنند، اما امام (ره) همه این کارها را در یک سال انجام داد.
این نشان از باور عمیق دینی ایشان بود و آن فکر عمیقی که از متن فقه، کلام، فلسفه اسلامی و مبانی دینی برخاسته و مبتنی بر نگاه انقلاب اسلامی از ابتدا تاکنون است.
با این حال، اگر از من بپرسید که آیا فضای انتخاباتی را خوب میبینید؟ پاسخ میدهم خوب نمیبینم، یعنی آن چه که ما در آن قرار داریم یک سرخوردگی اجتماعی از برخی انتخابات هاست از این که آن چه انتخاب کردیم در مقایسه با آن چه که میخواستیم تحقق یافته؟ اوضاع بهبود یافته یا نیافته؟
این نکتهای است که باید به آن به طور جدی بپردازیم و نباید با خودمان تعارف کنیم؛ جای مجامله نیست؛ الان شور انتخاباتی در جامعه نمیبینیم.
سوال: میشود گفت چنین موضوعی کم سابقه است؟
پورمحمدی: خیر؛ در دورههای قبل هم اتفاق افتاده است. تاخیر داشتیم در حضور، مشارکت و احساسات عمومی.
خودمحوری و برخوردهای سلیقه ای به ساختار مشارکت عمومی آسیب وارد کرده استبرغم این که از نظر اعتقادی، ساختار سیاسی، قانون اساسی و رفتار گذشته، کشور را از طریق انتخابات اداره کردیم، اما در سیستم سازی، قوانین، مقررات، ساز و کار فعالیتهای سیاسی و میان کنشگران سیاسی و نهادهایی که در حوزه اجتماعی - سیاسی فعال اند و در دستگاههای اجرایی و حکمرانی اشکالاتی داریم و آن چه که لازمه حکومت مبتنی کامل بر مردم است، نیست و بعضا کندروی یا تندروی، نداشتن انسجام، اختلافات آزاردهنده، بی تحملی و صبورنبودن، نداشتن درک مشترک از واقعیات، بلدنبودن کار مشترک، زیادبودن یکجانبه گرایی و تحمل نکردن دیگران، زیاد بودن برخوردهای سلیقه ای، حذف، تخریب، خوداتکایی و خودمحوری، آسیبهای جدی به ساختار مشارکت عمومی وارد شده است و با این نگاه همگرانه ملی که همه دلسوزان سرنوشت کشور، انقلاب، نظام، دین و فرهنگ عمومی و به آینده کشور باید فکر میکنند و با جدی گرفتن این دغدغهها به درمان آن اهتمام کنند.
سوال: مجموع این آسیبها که برشمردید به نشاط اجتماعی و سیاسی آسیب زده است؟
پورمحمدی: حتما همین طور است آسیب میزند و صدمه زده است و خیلی وقتها اصلا فضا را تبیین نمیکنیم؛ خیلی وقتها بزرگ نمایی میکنیم. خوبی هایمان را کم و بدی هایمان را بزرگ میبینیم. به علت رقابت، چون خوبی به نام دیگری نوشته شود اندازه واقعی اش را نشان نمیدهیم و بدی را، چون منتسب به دیگران است خیلی بزرگتر از آن چه واقعیت دارد نشان میدهیم.
اینها بی انصافی، بی صداقتی، ارایه تصویر نادرست و آلودگی روانی، واگرایی اجتماعی و افتراق ملی ایجاد میکند و آثارش را در انتخابات، همایشها و مشارکتها نشان میدهد، اما خوشبختانه در مردم ما بستر همگرایی وجود دارد و زمینه الفت و اتفاق اجتماعی بسیار بالاست یعنی وقتی حادثهای مثل سیل، زلزله و همه گیری کرونا روی میدهد ببینید چقدر باهم همدلانه عمل میکنیم و به هم نزدیک میشویم؛ چقدر باهم مواسات داریم؛ چقدر مردم از یکدیگر دستگیری میکنند؛ مناسبتهای مختلف مانند عید، مراسم مذهبی، ایام شهادت، جشنهای ملی، دینی، خانوادگی و عروسیها نشان میدهد که بستر همگرایی مردم بالاست.
همگرایی در فضای اجتماعی و سیاسی، آموزش نیاز داردمهم این است که این همگرایی را در عرصه اجتماعی و سیاسی هم خوب تعریف و ساز و کارهایش را خوب تنظیم کنیم. این جا دیگر مقررات و دستورالعملها خیلی تعیین کننده است اینها قالب بندی و به ویژه در فضای اجتماعی و سیاسی، آموزش نیاز دارد.
سوال: فکر نمیکنید این واگرایی اجتماعی و سیاسی ناشی از سلب اعتماد عمومی و ملی است؟
پورمحمدی: بله؛ واقعیتش این است که اعتماد ملی و امید به آینده تا حدودی آسیب دیده است ما این را حتما باید بازسازی کنیم.
سوال: در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ چقدر زمینه را برای ترسیم آرایش جدید سیاسی و رسیدن به وحدت حداکثری میان نیروهای انقلاب مساعد و فراهم میبینید؟
پورمحمدی: قبل از این که به وحدت و همگرایی در میان بلوکها و جناحهای سیاسی فکر کنیم؛ باید به وحدت و همگرایی ملی فکر کنیم؛ ما ابتدا باید همبستگی، اعتماد، حسن ظن، خوشبینی و امیدواری ملی را افزایش دهیم؛ یعنی همه مردم باید دلبستگی شان را به کشور، سرزمین، نظام سیاسی، باورها، اعتقادات و دین مان افزایش دهند؛ این رکن اساسی و معنی اش این است که اگر انتخاباتی در ۲۸ خرداد داریم بخش بزرگی از کشور میخواهد شرکت کند؛ این حرکت اصلی و بزرگ است؛ اگر گروهها و جناحهای ما انقلابی، دینی، مردمی و ملی فکر میکنند و باید فکر کنند؛ همه باید تلاش کنیم که آن اتفاق بیفتد.
یعنی همبستگی ملی و اعتماد عمومی که اینها بحث اصلی ماست؛ اگر همه تلاش کنیم که مردم خوشبینانه پای صندوق آرا بیایند و با دلبستگی و امیدواری در انتخابات شرکت کنند همه برنده میشویم.
ما قبل از این که به برنده شدن جناح فکر کنیم باید به برندگی ملی و پیروزی عمومی بیاندیشیم و به پیروزی انقلاب، کشور، نظام و دین مان فکر کنیم.
اگر این اتفاق بیفتد همه برنده ایم حالا در این عرصه، طبیعی است که افراد مختلفی در حال مسابقه اند و طبعاً هر کسی بهتر عمل، جذابیت و امیدواری بیشتر تولید کند و مردم، بیشتر آنان را بپسندند و آنان را انتخاب کنند؛ ما هم راضی باشیم به این که هر کسی توانست رضایت مردم را جلب کند او جلودار شود و همه کمکش کنند؛ ببینید چقدر لذت بخش میشود، چقدر آینده جذاب و دلنشین میشود.
همه میبینیم چه چیز خوبی گیرمان میآید پس همه پیروزیم؛ حالا آن کسی که جلو افتاده؛ جلو افتاده است دیگر، مردم بیشتر قبولش دارند؛ تلاش و فعالیتش بیشتر است؛ پس موفقیت بهتری دارد و موقعیت، نصیب او شده است.
امیدواریم او خوب کار کند تا همچنان محبوب، مقبول و مورد اعتماد باشد و اگر خدای نکرده خوب عمل نکرد یا رقیبش بهتر عمل کرد؛ او هم خوب است، ولی رقیبش بهتر است؛ حالا مردم رقیبش را انتخاب میکنند.
تصویر بد و خوب در جامعه راه نیندازیم، تصویر خوب و خوبتر، تصویر به و بهتر راه بیندازیم، تصویر فعال و فعالتر توصیف کنیم. ما در کشور به ایجاد مشارکت عمومی نیاز داریم و همیشه سعی میکنیم یک سرزمین سوخته و باغ سرسبز و خرم نشان دهیم.
دو قطبی این چنین فاحش خوب و بد؛ او زشت است، این روشن؛ او تاریک و این خیلی منور، او ملکوک و این پاک و خیلی براق؛ او آدم ناتوان و این کارآمد، او خیلی وابسته این خیلی ملی و او بدون هیچ انگیزه رشد و توسعه و این طرف، کاملا در پی رشد و توسعه، اینها دو گانههای مضموم است و خیلی هاش واقعی نیست و تخریب و تضعیف گر و تشدید کننده اختلافات و بدبینی هاست.
بیاییم مسابقه سبقت گرفتن در خیرات برگزار کنیم که مبتنی بر ادبیات دینی ماست؛ یعنی بین خوبیها مسابقه بگذاریم شما پنج قدم خوبید تلاش کنیم که طرف مقابل هفت قدم خوب باشد و بعد آن هفت قدم خوب را انتخاب کنیم؛ ولی پنج قدم خوب هم برای ما ارزش دارد و باید به آن احترام بگذاریم و قبولش داریم؛ از نظر ما جایگاه خوبی دارد پنج قدم خدمت میکند و پنج کار انجام میدهد؛ اگر این تفکر را بتوانیم در کشور توسعه دهیم، ترویج کنیم و در این فکر باشیم که امام (ره)، رهبر عزیز ما و بزرگان دین ما به ویژه پیامبر عظیم الشان ما و ائمه طاهرین (ع) این چنین ما را دعوت کردند؛ این چنین اگر حرکت کنیم حتما آیندهای امیدوارکننده و اعتمادساز خواهیم داشت.
سوال: در چارچوب همین نگاه ایده آلی که به خوبی ترسیم کردید چقدر آرایش سیاسی سنتی چپ و راست یا اصولگرا و اصلاح طلب را برای رسیدن به این اهدافی که شما ترسیم کردید؛ کافی میدانید؟
پور محمدی: اینها واقعیتهای اجتماعی ماست؛ اصولگراها که همین جوری شکل نگرفتند، چهل سال است که تلاش میکنند؛ اصلاح طلبان هم که همین جور شکل نگرفتند آنان هم از اول انقلاب تلاشهایی داشتند و هویت پیدا کردند، برخی گروههای دیگر هم هستند که در قالب اصولگرا و اصلاح طلب نمیگنجند؛ حرفی نیست آنان هم بیایند و فعالیت شان را نشان دهند.
همه اینها تشکل داشته باشند تا بتوانیم در قالب مقبول رقابت صحیح سیاسی- اجتماعی، جلو رویم.
آرایش سیاسی ما جالب نیست / فضای تلاش سیاسی ما پرهزینه و کم محصول شده است. البته آرایش سیاسی ما جالب نیست؛ نظام فعالیت سیاسی ما ناقص است؛ ما هنوز نتوانستیم یک نظام سیاسی را در جامعه خوب تعریف کنیم و این از ضعفهای جدی ماست که فضای تلاش سیاسی ما را بسیار پرهزینه، پرتنش و کم محصول کرده است.
باید نظم و قاعدهای به این فعالیت و کنش سیاسی- اجتماعی دهیم؛ این بسیار اهمیت دارد، اما واقعیت این است که به هر حال دو بلوک اصلاح طلب و اصول گرا توانستند تا حد زیادی، فضای سیاسی فعال و موثری ایجاد کنند، تعریفی ارائه دهند و هیجان اجتماعی ایجاد کنند.
این دو جریان باید در فضاهای انتخاباتی بتوانند کاندیداهایی را معرفی و جمعیتهای بزرگی را به سمت خودشان دعوت کنند؛ اینها واقعیاتی است که میبینیم و بعضی وقتها هم خوب عمل کردند و گاهی نیز خوب عمل نکردند؛ گاهی متوسط عمل کردند؛ گاهی با نگاه خوب، آینده نگرانه و امیدبخش خوب تلاش کردند؛ گاهی نیز متاسفانه نگاه و رفتار تضعیف کننده داشتند.
باید به مجموعه فعالان و کنشگران اجتماعی- سیاسی، جهت دهی کنیم تا رفتار منطقی، معقول و رو به جلو از خودمان بروز دهیم؛ این را رسالت اصلی بدانیم؛ الان حس من این است که هم اصولگرایان، هم اصلاح طلبان و هم کسانی که فارغ از این دو گروه بندی فعالیت میکنند سعی داشته باشند با تعاریف روشن، شفاف و کادربندی شده حرف بزنند؛ در فضای مبهم و تخریبی حرف نزنیم، ایدههای خودمان را بگوئیم، خواستههای قابل دسترس و برنامههای خودمان را بگوییم؛ آینده و فضای امروز را درست تحلیل کنیم، واقع بین باشیم، صادقانه حرف بزنیم و شعار و وعدههای بی ربط ندهیم.
سوال: اینها خیلی تصویر رویایی نیست؟
پورمحمدی: خیر، خیلی رویایی نیست؛ من زمینه تحقق این حرفهایی را که میزنم در کشور موجود میبینم؛ مقداری کم کار میکنیم مقداری با هم گفتگو نمیکنیم؛ نمینشینیم بیشتر فکر کنیم؛ بسترهایش موجود است؛ الان در جناح اصولگرا رقابت شدیدی میبینیم چنان که در اصلاح طلبان رقابت دیده میشود؛ در خارج از این دو جناح هم رقابت وجود دارد.
این همه رقیب برای چیست؟ یک نفر میخواهد رئیس جمهور شود، یک نفر میخواهد در شورای شهر شرکت کند، اما اکنون در تهران دو سه هزار نفر نام نویسی کردند اما این همه رقیب برای چیست؟ یک نفر میخواهد رئیس جمهور شود، یک نفر میخواهد در شورای شهر شرکت کند، اما اکنون در تهران میبینیم بالای دو سه هزار نفر نام نویسی کردند و باید ببینیم تا آخر نام نویسیها چه میشود اینها گیرهای ماست.
سوال: اینها همه از روی تکلیف مداری است!
پورمحمدی: بله به قول شما تکلیف مداری است؛ همه هم احساس تکلیف میکنند خیلی هم خوب است؛ ولی به خوبتر فکر کنیم؛ من هیچ کس را تحقیر و ملامت نمیکنم؛ به همین کسانی هم که مشارکت میکنند باید کارت برنده و کارت تقدیر و تشکر داد.
کسی که احساس مسئولیت میکند و برای انتخابات شوراها یا برای کاندیداتوری ریاست جمهوری نام نویسی میکند یک امتیاز دارد و باید به آنان کارت تبریک دهند، اما پیشنهادم این است که بیاییم الگوی بهتر را اعمال کنیم با همدیگر به تفاهم و منطقی برسیم؛ اصولگرا یکی دو کاندیدا بدهند؛ اصلاح طلبان یکی دو کاندیدا معرفی کنند؛ یکی دو مورد دیگر هم داشته باشیم که بشود قالب بندی سیاسی را شکل داد؛ مردم تعریف روشنی داشته باشند و بتوانند در این فضا انتخاب درستی داشته باشند و سردرگم نشوند.
ادامه دارد...