بازنده قطعی رژیم اشغالگر قدس است / آنچه در غزه شکل گرفته است حاصل هوشیاری و در میدان بودن نسل نو به همراه تجربیات نسل گذشته است

 

تا قبل از دور جدید توحش صهیونیستی شاید به سبب برخی مسایل و مشکلات اساسی در میان کشور های منطقه در کمتر از یک دهه اخیر از مصر و سوریه و تونس و ...در ظاهر اینگونه احساس می شد که شاهد فرو کاست ضدیت و انزجار از اسراییل در میان ملت های منطقه هستیم و تمایل به صلح بیش از مسایل دیگر روند رشد را طی می کند، و در سایه همین احساس کاذب هم برخی از دولتمردان منطقه نسبت به عادی سازی روابط با رژیم نا مشروع صهیونیست اقدام کرده بودند؛

پس باید این نکته مد نظر قرار گیرد که این انزجار و پاک شدن زنگار از چهره واقعی ملت های منطقه از دستاورد های دوره اخیر است،

اما از سوی دیگر این تحلیل هم در میان سران رژیم صهیونیستی وجود داشته که هر گونه توحشی از جنس فعالیت های اخیر این رژیم در مواجهه با عملیات الاقصی می تواند به فوران خشم علیه اسراییل منجر شود. 

نکته دقیقی که وجود دارد این است که برای رژیم صهیونیستی چاره ای وجود نداشت از این خشم و انزجار جهانی.

درواقع، آوار عملیات طوفان الاقصی چنان بر سر سازمان های اطلاعاتی و نظامی و دولتمردان سفاک این رژیم خراب شد که از نظر خودشان عبور از این شکست بین المللی در افکار عمومی را جز از طریق این جنایات یا به قول انها انتقام نمی دیدند .

در حقیقت رژیم صهیونیستی بین افزایش انزجار عمومی و افتضاح شکست در بنیان های اساسی اش در افکار عمومی چاره ای جز تن دادن به مورد اقدامات بی قاعده نداشت و البته که هم سیر را خورده اند و هم پیاز ، و این شکست به هیچ وجه چنانکه مقام معظم رهبری هم فرمودند قابل ترمیم نیست. و زدناهم عذابا فوق العذاب بما کانوا یفسدون؛

در همین حال در شکل گیری جرات این جنایات نباید از نقش مخرب و موثر قدرت های استکباری در حمایت و سرپوش گذاشتن بر جنایت های سابق و حال این رژیم منحوس و انفعال برخی دولتمردان کشور های اسلامی در عبور از این ظلم ها غافل بود.

 

 

 

نکته اول اینکه عملیات در میدان هنوز تمام نشده و برای قضاوت و نتیجه گیری زود است «و ان ربک لبالمرصاد» ، ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که رژیم صهیونیستی به واسطه ذات غیر انسانی اش قواعد درگیر ی های نظامی را هیچ وقت رعایت نکرده و اقدام به کشتار جمعی ونسل کشی و هم چنین حمله به مراکز امن بین المللی،مراکز درمانی ، کلیساها، پناهگاه ها و استفاده از بمب های ممنوعه در غزه و لبنان را در کارنامه ننگین خود دارد ... بر همگان هم واضح و مبرهن است که مردم سرزمین فلسطین مظلوم‌ بوده و هستند و چنانکه ظالم بودن نفرات در زمینهای اشغالی خصلت وجودی صهیونیست ها در آن جغرافیا بوده است و ما تا قبل از این عملیات نیز شاهد ظلم هایی از جنس این جنایت های اخیر بوده ایم و اینگونه نبود که اگر این عملیات طوفان الاقصی واقع نمی شد ،ظلمی صورت نمی گرفت ؛ اما در ارزیابی باید گفت آنچه اسراییل در دوره اخیر از دست داده در مقابل آنچه به ظلم و عدوان در غزه از دست می رود به مراتب کفه سنگین تری دارد و تا اینجا بازنده قطعی رژیم اشغالگر قدس است و یکی از دلایل عصبانیت حیوانی رژیم صهیونیستی هم ازین جهت است .

در حقیقت عملیات الاقصی در ابتدای حرکت خویش به عمده اهداف استراتژیک خود دست پیدا کرده و باور ادراکی ضعف و شکست پذیری رژیم اسراییل در جهان شکل گرفته است، بنیان های اطلاعاتی این رژیم مورد تردید جدی قرار گرفته است؛ احساس ضعف و عدم اعتماد به نفس در گروه های سیاسی و نظامی این رژیم و از هم گسیختگی به وضوح قابل مشاهده ست، روند عادی سازی ای که در سالیان اخیر به ضرر مردم فلسطین شکل گرفته بود سال ها به عقب بازگشته است، ایجاد تردید جدی در پیمان های اقتصادی از در پیمان عرب و کریدور اقتصادی عرب_مد در خیانت به ارمان فلسطین محقق شده است ، امنیت روانی ابتدایی نفرات در سرزمین اشغالی به این معنی که فقط در صدد مدیریت ضد حمله ها باشند کاملا مختل شده است ، و بازی مرگ و زندگی برای دولتمردان رژیم شکل گرفته است و ازقضا جنایات مذبوحانه‌ این رژیم در جبران این شکست موجب بیداری وجدان های بیدار از امریکا تا افریقا و اروپا و آسیا شده است و محور مقاومت جانی تازه در جذب افکار عمومی و ارائه تصویری روشن تر از ذات خون آشام و کودک کش این رژیم شده است .

هر کدام از این موارد فوق تحققش نیاز به سال ها برنامه ریزی و عملیات های گسترده با نیروی انسانی ویژه خود داشت که ودر سایه این عملیات محقق شده است.

البته که در عرصه میدان هر چند هنوز کار تمام نشده اما مردم غزه به عنوان پیشقراولان عرصه مقاومت که سال هاست آرزوی این سرزمین را در افکار یهودیان صهیونیست بر جای گذاشته اند با مفاهیم سختی، جراحت و شهادت غریبه نیستند و این مراحل را ان شاء الله پشت سر خواهند گذاشت و ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله

 

 

باید دقت داشت که اساسا ارمان فلسطین، حفظ و بالندگی هویت مساله فلسطین و تحقق اهداف محور مقاومت در دوره جدید برعهده جوانان است .

 

با این توضیح که امروز مساله فراتر از جوانان غزه است ، البته که انچه امروز در غزه شکل گرفته حاصل هوشیاری و در میدان بودن نسل نو به همراه تجربیات نسل گذشته است و باید دانست که جوانان غزه ، بخشی از جوانان محور مقاومت در جای جای خاور میانه و بلکه جهان هستند ؛ خدا رحمت کند رهبران بزرگ ما به خصوص حضرت امام خمینی قدس سره الشریف را که در دهه های گذشته، آن زمان که باوری جز شکست از رژیم اسراییل در اذهان عمومی وجود نداشت با درایت و هوشیاری مبانی نظریِ قیام علیه اسراییل را در کنار تمهید مقدمات جهانی شدن آرمان فلسطین برای نسل امروز پایه گذاری کردند .

 

صبر و بصیرت و آینده نگری این رهبران دینی در کنار مردان میدان عمل همچون حاج قاسم سلیمانی این باور را در نسل جدید در کلیه کشور های محور مقاومت ایجاد کرده است که اسراییل رفتنی و قدس شریف آزاد شدنیست.

و این مساله از تحلیل و باوری نخبگانی به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است.

امروز در واقع دغدغه فرماندهان میدان، ساماندهی این شور و شعور ایجاد شده در رابطه با مساله فلسطین است و اشتیاق ها و بی قراری ها برای شروع ساعت صفر فزاینده شده است. بنابر این به نظر میرسد که ما جوانان ضمن حفظ هوشیاری ،روحیه حماسی ، و نیک اندیشی در مساله فلسطین باید گوش به فرمان فرماندهان محور های مقاومت و در راس همه ایشان مقام معظم رهبری بوده و با تقویت مبانی اعتقادی از فتنه های قومی و قبیله ای و مذهبی برحذر باشیم .

همچنین مراقبت کنیم تا مسایل کوچک ما را در راه به ثمر رساندن خون شهدای مقاومت و دست یابی به اهداف زمین گیر نکند؛

انا الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتزل علیهم الملائکه ان لاتخافوا و لا تحزنوا؛ 

جامعه روحانیت مبارز و طلبه های جوان نیز هم چون تمام رویش های انقلاب افتخار دارد تا در کنار جوانان انقلابی محور مقاومت ایستاده و پیشاپیش جهادگران و تحت فرماندهی فرمانده معظم کل قوا برای دستیابی به هدف نهایی محور مقاومت یعنی آزادی قدس شریف جان فشانی کند و از بذل آنچه در اختیار دارد در تامین نیاز های اساسی مردم فلسطین دریغ نخواهد کرد .

و الیس الصبح بقریب؟