بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخی سرگشاده در 6 بند به نامۀ دلسوزانۀ مورخ 8 آذر ماه شهردار تهران
در 10 سال گذشته جناب آقای قالیباف در سمت شهردار تهران متصدی ارائۀ آثار و خدمات ارزندهای بودهاست نظیر: احداث زیرگذر میدان توحید، برج میلاد، بزرگراه امام علی علیه السلام، پل بزرگراهی صدر و زیرگذر نیایش- صدر ، بوستان ولایت ، پل تفریحی عباسآباد ، تکمیل برخی خطوط راه آهن شهری تهران و حومه، راه اندازی سامانۀ اتوبوسرانی تندرو، تأسیس مددسراهای متعدد که همگی در ارائۀ جلوهای جذاب به شهر تهران مؤثر بودهاست.
تحلیل هزینه-فائدۀ آن اقدامات و نحوۀ تأمین اعتبارات مورد نیاز ، برمبنای بررسی بودجۀ سالانۀ شهرداری تهران، مقالۀ مستقلی می طلبد اما بازتابهای اجتماعی آن اقدامات که در زیباسازی ظاهر تهران انصافاً موفقیت آمیز بوده موجب جلب توجه بسیاری از هموطنان ساکن نقاط محروم کشور و هجوم آنها به تهران شده است : آمار مهاجرت به تهران بالغ بر روزی بیش از هزار نفر میشود. تا چه موقعی ادامۀ این روند مطلوب و ممکن است؟
ظرفیت زیستی دشت تهران که از شمال و شرق محدود به ارتفاعات کوهستانی می شود، از نظر جریان هوا برای زدودن آلودگیها و تأمین آب و فراهم آوردن خدمات شهریِ مناسب و حفظ کرامت انسانی، می تواند جوابگوی جمعیتی نزدیک به پنج میلیون نفر باشد. برای جمعیتی افزون بر آن ، کیفیت عمومی زندگی انسانها در شهر تهران به طور متوسط تنزل می کند و با مشکلات عدیدهای مواجه میشود که ابعاد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی و زیربنایی و خدماتی آن اهمیت بیشتری دارند و اینها نشان دهندۀ پایبست و باطن تهران است در زیر آن نقش ایوان و ظاهر فریبا.
گسترش تهران چه به صورت افقی (شهرک های پیرامونی و حاشیه نشینی)و چه عمودی (صدور پروانه برای ساختمانهای بلند مرتبه) و افزایش بار جمعیتی آن ، مسائل مبتلابه تهران و مشکلات یادشده را زنجیرهوار و تصاعدی تشدید می کند به طوری که در حلقۀ آخر زنجیره شاهد زشتیها و پلشتیهایی می شویم که محلۀ دروازه غار (هرندی) یک نمونه از آن است و متأسفانه موارد مشابه یا فجیعتر از آن در سائر نقاط و محلات شهر تهران و پیرامون آن وجود دارد. امروزه تهران کلانشهری است با 12 میلیون جمعیت و اداره کردن آن بمراتب پیچیده تر از شهرهای یک میلیونی و غیر قابل مقایسه با مدیریت شهرهای چندهزار نفره است. در شهرهای کوچک مردم یکدیگر را می شناسند و امکان بروز انحرافات اجتماعی بسیار ضعیف است در حالی که تهران امروز مشهور است به بهشت متخلفان و مجرمان و منحرفان اجتماعی و این امر دیگر موضوعی نیست که قابل انکار باشد و بتوان با ادعای این که فلان جایزۀ جهانی نصیب شهردار تهران شده ، بر آن سرپوش گذاشت.
پر واضح است که مسئول تمام مشکلات تهران بهویژه آسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد ، فحشا، کارتن خوابی، فقر ... فقط شهرداری آن نیست؛ دستگاههای دیگر دولتی نیز مسئولیت دارند ولی جایگاه شهرداری به لحاظ در اختیار داشتن امکانات و زمینه های اقدام ، قابل مقایسه با سایر دستگاهها نیست و قاطعانه باید گفت موفقیت بقیۀ دستگاههای اجرایی برای حل مشکلات در گرو همکاری سازمان یافتۀ شهرداری است.
فرافکنی آن ناهنجاریها به پنجاه سال پیش و فروریختن تقصیرها بر گردۀ سایر دستگاهها ، با تعهد و تلاشهای جهادگونه و صداقتی که از شهردار محترم سراغ داریم سازگار نیست. بعلاوه، همانگونه که شهردار محترم تهران نیز بخوبی دریافتهاند کلید اصلی موفقیت در دست شهروندان تهرانی است؛ بدون اهتمام و هوشیاری و مشارکت و مددرسانی آنها نه شهرداری و نه هیچ دستگاه اجرایی دیگر از پس مشکلاتی که برخاسته از ماهیت هیولایی این تهران خوش خط و خال است برنمیآید و اصلاً ادعای اداره کردن وضع موجود برای هیچ کس نه خوشآوازه است و نه افتخارآمیز.
اما مشارکت مؤثر مردم در چارهجویی سیل بنیادبرانداز آسیبها و در حل مشکلات اجتماعی تهران الزاماتی دارد:
پشتیبانی از شورای معتمدان محله ها که تا 1384 نسبتاً فعالتر بود ولی بتدریج شهرداران مناطق خود را بی نیاز از آنها دانستند تا بتدریج آسیبهای هنگفت اخیر همچون غدهای چرکین سر باز کرد و رخ نمود. دلسوزتر از ساکنان برای سرنوشت و سلامت محله ، و مطلع تر از آنها نسبت به مسائل محله گروه دیگری را نمی توان یافت. برای حل مشکلات محلههای تهران نباید آن مشکلات را در ابعاد کلانشهر با هم جمع کرد و صورت کلی بدانها داد ؛ راه حل درست تمییز دادن و تفکیک مشکلات از یکدیگر و چارهجویی آنها در سطح خرد یعنی محله است.
: خودداری از استفادۀ ابزاری از مردم مثل راه انداختن انتخابات کم فایدۀ شورایاری که تبلیغات آن بیشترین خاصیتش بود؛ دیر یا زود مردم متوجه می شوند که بازی خوردهاند و آنگاه اعتمادشان از شورای اسلامی شهر و شهرداری و نهایتاً از نظام کم می شود. اگر شهرداری اعتقاد به آن شوراها و انتخابات انجام شده دارد باید به انتقادهای سازنده و نظریات و پیشنهادهای آنها در بارۀ سرنوشت محله و ساخت و سازها و تراکم جمعیت و خدمات شهری و مقابله با ناهنجاریها بها بدهد و از آنها حمایت کند.
: پاسداشت حقوق شهروندی از اساسی ترین نکاتی است که شهرداری باید ضامن آن باشد و نه فقط مبلغ آن در حرف و بی اعتنا به آن در عمل. شهرسازی بیرویه و غلط ، و بی توجهی به مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی ، و عدم التفات به تجزیه و تحلیل های انتقادی و منصفانۀ بعضی از اعضای مستقل شورای اسلامی شهر تهران ، و زیر پا گذاشتن ضوابط برای کسب درآمد به قیمت افزایش غیرآیندهنگرانۀ بار جمعیتی تهران ، در نهایت موجب آن می شود که شهروندان تهرانی در مقابل هم قرارگیرند و برای هم مزاحمت درست کنند در حالی که مقصر اصلی آن بد اخلاقیها و بیانضباطیها و بدآموزیها شهرداری است. از شهروندانی که حقوق اصلی شان محترم شمرده نشده نباید توقع داشت که برای نجات تهران از آلامی که بدان مبتلا شده است، فداکاری کنند و یاری برسانند.
: احترام به حقوق همسایگی به تقویت انسجام در محله و رشد احساس مسئولیت مردم نسبت به سرنوشت محلهشان می انجامد و متقابلاً بی توجهی به حقوق همسایگی در صدور پروانهها باعث ایجاد تنفر در بین اهالی و در نتیجه بی اعتنایی آنها نسبت به آسیبها می شود. شهرداری نباید به خود اجازه دهد با اقدامات توأم با خودکامگی حقوق همسایگی را آنچنان نادیده بگیرد که اجحاف به مردم به صورت نهادینه درآید.
از خدای متعال مزید توفیقات مسئولان خدوم شهرداری بویژه شهردار محترم را در مواجهۀ بیشائبه و صمیمانه با مردم برای حل مشکلات و آسیبهای دردناک و خسارتبار تهران مسألت می کنم.
سید مصطفی میرسلیم
12/9/1394